ستاره

علی و پریسا
منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
به وبلاگ ما خوش آمدید ................................... نظر یادتون نره عزیزان
آرشيو
مرداد 1392
تير 1392
خرداد 1392
ارديبهشت 1392
فروردين 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
نويسندگان
علی و پریسا
کد هاي جاوا

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 33
بازدید هفته : 55
بازدید ماه : 420
بازدید کل : 9915
تعداد مطالب : 87
تعداد نظرات : 181
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


  <-PostCategory-> 

اتل متل بچگی با دوست تو کوچه بازی

روزهای بی دغدغه گم میشدیم تو خنده

اتل متل روزگار صداقت ها رفت کنار

بچگی یادت بخیر چه زود میریم ما از یاد

اتل متل سرنوشت عشق رو چقدر سخت نوشت

نمیشه اعتماد کرد باید عشق رو رها کرد

اتل متل نصیحت نشو رفیق هرکس

تنها بودن بهتره تا نفرت و خیانت


+ نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 14:46 توسط علی و پریسا |
  <-PostCategory-> 

وقتی که بود نمیدیدم.وقتی می خواند،نمیشنیدم... وقتی دیدم که نبود... وقتی شنیدم که نخواند...

دوست احمق همیشه عملی را انجام می دهد که دشمن آرزو دارد.

عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن.

نباید به کوتاه ترین راه اندیشید؛بلکه باید به درست ترین راه فکر کرد.

اگر تنهاترین تنها شوم،باز خداهست.جانشین همهی نداشتن هاست.

انسان آهنگی است که خدا سروده است.

 


+ نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 14:34 توسط علی و پریسا |
  <-PostCategory-> 

شاگرد خسته:

مغز ما اکسید گشت و سوختیم/بس که شیمی و فیزیک آموختیم/هی اسید و باز دعوا می کنند/خاک عالم برسر ما میکنند/درس چون در مغز داغم می رود می شود فرار فوری می پرد/بار سنگین فیزیک لج کرده است/اهرم ذهن مرا کج کرده است/روز و شب معلوم و مجهول می کنم/ذهن خود را اینگونه مشغول می کنم/این مسایل که فیزیک درهم زده/مرکز ثقل مرا برهم زده/جبر و مجهولات آن درد است و درد/ چهره ام از دست جبر زرد است و زرد/گرباری بخوانی بیست بار این زیست را/باز هم هرگز نبینی بیست را/یا درون ساقه یا در ریشه ام/ عاقبت تیشه زده بر ریشه ام/از زبان خارجه آشفته ام/ در سر زنگ زبان من خفته ام/جملهی معلوم چرا مجهول شد/مصدر بیچاره هی معلوم شد/قلبم از جغرافیا غمگین شد/بس که کوه دارد عجب سنگین شده/تامدیر ما زند زنگ خلاص/با شتاب نور گریزم از کلاس/الغرض ای دوستان من خسته ام در کلاس چون مرغکی پر بسته ام!


+ نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 14:26 توسط علی و پریسا |
  <-PostCategory-> 

ترجمه عشق بر زبان معلم ها

دبیر معارف:عشق یک موهبت الهی است.

دبیر ورزش:عشق تنها توپی که اوت نمی شود.

دبیر شیمی:عشق تنها اسیدی است که به قلب صدمه نمی زند.

دبیر اقتصادی:عشق تنها کالایی است که از خارج وارد نمی شود.

دبیر ادبیات:عشق باید مانند عشق لیلی و مجنون باشد.

دبیر جغرافیا:از فراز کوه های بلند است که تیری به نام عشق از مشرق محبت به مغرب قلب انسان می نشیند.

دبیر زیست:عشق یک نوع بیماری است که عامل آن کمتر شناخته می شود.


+ نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 14:6 توسط علی و پریسا |
  <-PostCategory-> 

داستانی شیرین از عشق که عمرش از دریاها نیز بیشتر است.

حقیقتی ساده درباره عشقی که او به من هدیه کرد.

از کجا شروع کنم؟؟؟

با اولین سلامش...

معنای جدیدی به جهان پوچ من داد...

که در آن هیچ تکرار و علاقه دیگری نبود...

او به زندگی من پاگذاشت و آن راشیرین کرد.

او قلب مرا پر کرد...

او قلب مرا با چیز های خاص پرکرد.

با آواز فرشته ها،با تصوراتی حاصل از اشتیاق و علاقه زیاد

و روح من را با انبوهی از عشق پر کرد

با و جود همراهی با او چه کسی تنها خواهد ماند؟

و هر وقت در جستجوی دستان او باشم او در کنار من است

چه مدت ممکن است از این عشق گذشته باشد

آیا می توان عشق را اندازه ساعات روز اندازه گرفت؟

آن هم اکنون هیچ جوابی ندارم اما همین قدر می دانم بگویم که...

می دانم به او احتیاج دارم تا زمانی که ستاره ها می درخشند

و او تو هستی...


+ نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 13:11 توسط علی و پریسا |
  <-PostCategory-> 

در رویا هایم دیدم که با خدا گفت و گو میکنم.

خدا پرسید:پس تو می خواهی با من گفت و گو کنی؟من در پاسخش گفتم اگر وقت دارید.خدا خندید و گفت:وقت من بی نهایت است.در ذهنت چیست که می خواهی از من بپرسی؟

پرسیدم کدام رفتار بشر است که شمارا خیلی متعجب می کند؟خدا پاسخ داد:کودکی شان.

این که آنان از کودکی شان خسته می شوند،عجله دارند که بزرگ شوند و بعد از مدت ها،آرزو می کنند که کودک باشند...

اینکه سلامتی خود را از دست می دهند تا پول بدست آورند و بعد پولشان را از دست می دهند تا دوباره سلامتی خود را بدست آورند.اینکه با اضطراب به آینده می نگرند و حال را فراموش کردند و بنابر این در حال زندگی می کنند و نه در آینده.

اینکه آنان به گونه زندگی می کنند که هرگز نمی میرند و به گونه ای می میرند که هرگز زندگی نکردند.دست های خدا دستانم را گرفت،برای مدتی سکوت کردیم و من دوباره پرسیدم:چون پدر مهربانی،می خواهی کدام درس های زندگی را فرزندانت بیاموزند؟او گفت:بیاموزند که نمی توانند کسی را وادار کنند که دوستشان داشته باشد.اینکه اجازه دهند خودشان دوستشان داشته باشند.بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد زخم های عمیق در دل آنان که دوست شان داریم ایجاد کنیم.اما سال ها طول می کشد تا زخم ها بهبود یابند.

بیاموزند که درست نیست خودشان رابادیگری مقایسه کنند.بیاموزند که ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد بلکه آن است که به کمترین نیاز دارد.

بیاموزند که آدم هایی هستند که دوستشان دارند.فقط نمی دانند چگونه احساساتشان را نشان دهند.

من با خضوع گفتم:از شما به دلیل گفت و گو متشکرم.آیانکته ای هست که دوست دارید بندگات بدانند؟

خداوند لبخند زد و گفت:فقط اینکه بدانند من همیشه هستم!


+ نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت 12:42 توسط علی و پریسا |
دنیا  <-PostCategory-> 

دنیا را بد ساخته اند...

کسی را که دوست داری،تو را دوست نمیدارد...

کسی که تو را دوست دارد،تو دوستش نمی داری...

اما کسی که تو دوستش داری و او هم تو را دوست دارد..

به رسم آئین هرگز بهم نمی رسید...

و این..

رنج...

است..


+ نوشته شده در شنبه 21 بهمن 1391برچسب:,ساعت 14:36 توسط علی و پریسا |
یکی بود یکی نبود  <-PostCategory-> 

یکی بود یکی نبود...

اون که بود تو بودی،اون که تو قلب تو نبود من بودم.

یکی داشت یکی نداشت...

اون که داشت تو بودی،اون که جز تو کسی رو نداشت من بودم.

یکی خواست یکی نخواست...

اون که خواست تو بودی،اون که نخواست جدا بشه من بودم.

یکی رفت یکی نرفت...

اون که رفت تو بودی،اون که بجز تو دنبال هیچکسی نرفت من بودم.


+ نوشته شده در شنبه 21 بهمن 1391برچسب:,ساعت 14:32 توسط علی و پریسا |
  <-PostCategory-> 

زیر این سقف کبود دختر کوری زندگی میکرد که یه دوست پسر داشت که عاشقش بود.

دختره همیشه میگفت اگه من چشم داشتم هیچوقت ازت جدانمیشدم.

تا یه روز یه نفر چشماشو به اون اهداء کردو دختره بینا شد وقتی دید پسره هم نابیناس ازش جدا شد. لحظه خدافظی پسره فقط یه چیز گفتو رفت:

مواظب چشم هام باش


+ نوشته شده در شنبه 21 بهمن 1391برچسب:,ساعت 14:28 توسط علی و پریسا |
غم  <-PostCategory-> 

روزی که به دنیا آمدم صدایی در گوشم طنین افکند.

که تا آخر عمر با من خواهد بود.

گفتم :کیستی؟

گفت:غم.

خیال کردم غم نام عروسکی است که می توان با آن بازی کرد.ولی حالا فهمیدم که:خود عروسکی هستم بازیچه دست غم.


+ نوشته شده در شنبه 21 بهمن 1391برچسب:,ساعت 14:25 توسط علی و پریسا |
با تو  <-PostCategory-> 

با تو چراغی که در قلبم خاموش شده است،به ناگاه روشن میشود و معجزه های معطر دور و بر مرا فرا میگیرد.پیش از آن که نگاه ساده ام را حراج کنم بیا و مرا از این خیابان های شلوغ عبور بده! بیا تا باهم از نردبان مهتاب بالا برویم و لا به لای پر فرشتگان بدنبال تابستان جنوب بگردیم.بیا قبل از اینکه مردگان بر سرازیری صبح برسند از خاکستر خودمان بیرون بیاییم و دور از سنگ های سیاه در افقی روشن نماز بخوانیم.بیا گیسوان تر خود را در باد شمال رها کنیم و آنقدر اوج بگیریم تا عاشقان قدیمی دوباره برای هم نامه بنویسند.


+ نوشته شده در شنبه 21 بهمن 1391برچسب:,ساعت 14:8 توسط علی و پریسا |
  <-PostCategory-> 

بیا یک شب که برفی سخت میبارد

سپیدی تا افق ها میرود همراه تاریکی

خدا از لطف میپوشد تن لخت درختان را

میان جامه ای زیبا سپید و دل کش و زیبا

و دنیا بر تن خود می کشد رخت عروسان را

من و تو در کنارهم جدا از شعر و از غوغای انسان ها

بری از رنج و حرمانها

بنوشیم از لبان هم شراب بوسه شیرین

زبان دیده بگشاییم و از دنیای خاموشی

برای سال دیگر تو شه ای گیریم ار نگاه هم

بپا سازیم جشن سالگرد عشق دیرین را


+ نوشته شده در جمعه 20 بهمن 1391برچسب:,ساعت 21:24 توسط علی و پریسا |
  <-PostCategory-> 

می خواهم بر روی خاطرات قدیمی ام آب بپاشم.تا آنکه از خاطراتم نرود روزگاری که بر من گذشته است.تاهمیشه یاد تو در پشت چشمانم زنده بماند.تا انکه هرگاه چشمانم دوباره باز شد به یاد آورم لحظه هایی را که برای تو نقاشی کرده بودم و شایداگر ثانیه ای درکنارم بودی،تک تک آن ها را برایت هدیه آورم.آرزویم این است که دست دردست تو و همدوش یکدیگرباچشمانی بسته درحالی که صدای امواج دریامیشنویم درساحل زیبای عشق قدم میزنیم باتو اززندگی ام بگویم از عشق محبت و زیبایی و دوست داشتن و حرفی از کدورت و دلتنگی میانمان نباشد.وقتی باران میباردو از دریا نسیم و ازگل رایحه خوش به مشام می رسد ،یاد تو درقلبم جان میگیرد.ای که زلال تر ازبار و آبی تر از دریا و زیباتر از گل هستی.ای کاش همچون نسیمی بر روح خسته ام بوزی و مراجانی دوباره ببخشی.تو را دوست دارم به اندازه تمام واژهای زیبا دنیا و تمام ستاره های آسمانی بی انتها.تو را دوست دارم به اندازه کلماتی که ننوشته ام و تمام نامه هایی که باز نکرده ام.تو رادوست دارم به اندازه تمام دقایقی که آمده اند و رفته اند که خواهند آمد تا آخر دنیا.دوست دارم هر صبح پنجره اتاقم را به روی لبخند های تو باز کنم و تمام شعرهایم را برای تو بسرایم و نگاهم را درجاده ای که تو از آن می گذری بدوزم و در انتظار آمدنت عاشقانه ترین غزل ها را زمزمه کنم.دوست دارم سبدی از زیباترین گلهای دنیا را به تو هدیه کنم.                                      


+ نوشته شده در جمعه 20 بهمن 1391برچسب:,ساعت 21:3 توسط علی و پریسا |
  <-PostCategory-> 

خدایا خوش حالم که میتوانم از ستاره ها بالاتر بنشینم و با تو حرف بزنم.خوشحالم که میتوانم شانه به شانه کلمات راه بروم و مهتاب را لمس کنم و بهترین شعرهایم را با صدای بلند برایت بخوانم .خدایا،ماه راتو روشن میکنی و راه را تونشانش میدهی.برده های دوره گرد را تو به مقصد میرسانی و میوه های کال را تو می پرورانی.دریا به خاطر تو آبی است و کوهستان برای دیدن تو به پا خواسته است.خدایا،باران گریه چه کسی است؟گل سرخ عطر که دارد و خورشید برق نگاه کیست؟من درکدام طبقه آسمان به دنیا آمده ام و آخرین شعرم رابه یاد چه کسی خواهم سرود؟خدایا،مرا در پیراهن کودکی ام ببین و کنار آیینه بنشان و دست هایم را از صدف سوال پرکن.خدایا،هیچ گاه از من مپرس چرا دیر آمده ام و چرا مشق هایم را بر دیوار روزگار ننوشته ام و چرا به سپیده دم سلام نگفته ام.خدایا،همه ی خوبی ها را در جیبهایم بیز و سنگ های سرسخت را از سر راهم بردار و یکی از درهای سبز بهشت را به رویم باز کن.خدایا،ای آن که ابر های کبود به یاد تو در آسمان راه میروند و ای که آن که زیباتر از تو کسی نیست،به داد دلهایی برس که آنها را فریاد رسی نیست.خدایا،از عشق تو پلی می سازم که مرا به تو برساند،از نام تو خانه ای بنا میکنم که پای هیچ طوفانی به آن نرسد و از نگاه تو صبحی دیگر می آفرینم که خورشیدش هرگز غروب نکند.


+ نوشته شده در جمعه 20 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:50 توسط علی و پریسا |
  <-PostCategory-> 

چشم های زیبایت را دوست دارم ای اوج هستی.ای که تمام خاطراتم در قلب سبز و زیبایت تداعی می شود.امشب از اسمان نیلی دلم با تو سخن می گویم و بارها نام زیبایت را بر زبان می آورم.ستارگان را همچون مروارید های درخشان به تو تقدیم می کنم و همچون آهوی خسته به جنگل سبز چشمانت پناه خواهم آورد.از جنگل سبز چشمانت عبور خواهم کرد و عاشقانه به باغ دلت پناه خواهم آورد و وجود شقایق های سرخ را همچون ستارگان آسمانی باور میدارم و مانند نگین های درخشنده رهسپار آسمان آبی ات میشوم.ای که همه وجودت هستی من است و ای که همه خوبی هایت را دروجود خود احساس میکنم و همیشه صدای مهربانت را در سبزه زار ذهنم تداعی خواهم کرد.امشب از جنگل سبز چشمانت خواهم گذشت و همیشه نگاه زیبایت را در اعماق قلب خویش زنده نگاه خواهم داشت و هربار با یاد تو و به عشق تو از آن جنگل سبز و پهناور برای همیشه بوته ای از یاس به یادگار ،در قلب خویش خواهم کاشت.ای خاطره سبز من ،باتمام وجود،گلبرگ های یاس عشقت را آبیاری خواهم داد و تا ابد سرزمین سبز عشق را بایاد تو آباد خواهم ساخت و تا همیشه دوستت خواهم داشت و درآن تاریکی شب عاشقانه به تو می اندیشم و آرام و بی صدا به خواب همیشگی سفر خواهم کرد.


+ نوشته شده در جمعه 20 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:32 توسط علی و پریسا |
  <-PostCategory-> 

این وبلاگ عشق من پریسا است.

 


+ نوشته شده در جمعه 20 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:21 توسط علی و پریسا |
مطالب پيشين
» تست روانشناسی شخصیت...
» تست روانشناسی...
» نامه خدا به من ...
» نامه من به خدا...
» خوش آمدگویی...
» داستان قاتل و میوه فروش...
» ترول های بامزه...
» چت کردن دختر و پسر...
» روایتی از سوتی دادن آقایان...
» عشق خرکی...
» دوستت دارم...
» گفت و گوی عاشقانه با خدا...
» نوازنده پیانو...
» داستان غمگین...
» عشق ابدی...
» مادر...
» عشق پنهان...
» عروسک...
» لطفه ها...
» نامه سرگشاده جودی آبت به بابا لنگ دراز





پيوندها


حرف هایی برای نگفتن يه كلبه واسه دختر خانما باران تنهایی کوشا چت عاشقانه غزل چت زاغمرز فردا دانلود GAME ABAD ردیاب جی پی اس ماشین ارم زوتی z300 جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ستاره و آدرس ali.parisa.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه

حرف هایی برای نگفتن
پالت( نقاشی های فوق العاده)
باران تنهایی
مرد همیشه آبی
smsjojo
عاشقانه
وبلاگ رپ مبین
وبلاگ عاشقانه
زاغمرز
♠GAME ABAD♠
حواله یوان به چین
خرید از علی اکسپرس
دزدگیر دوچرخه
الوقلیون

 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com